Tuesday, August 18, 2009
Saturday, August 15, 2009
Women still in Iranian prisons; as the result of the protests in the aftermath of the June 12th Presidential Election
2. Bahareh Dowaloo (Human Rights activist,arrested on 8 July)
3. Bahareh Hosseini (student at Bualisina University in Hamedan)
4. Bahareh Shahidi(Babol,arrested on 17 June)
5. Elaheh Imanian (student was arrested during the attack to the Tehran University dormitories at midnight on June 14)
6. Ezat Torbati (student was arrested during the attack to the Tehran University Dormitories midnight on June 14)
7. Fariba Vatankhah (27 years old,Tehran arrested on 9 July)
8. Farnaz Mo'ayerian (22-year-old)
9. Fateme Ziaii Atefeh Nabavi
10. Haleh Sahabi (54 yeasr old , Women’s activist, arrested on 05.08.2009)
11. Hengameh Shahidi (journalist ,member of Tehran branch national trust ,arrested on 29 June)
12. Jamileh Salar (Amol, 17 June)
13. Laya Farzadi (in Tabriz)
14. Layla Asfari (student at Zanjan Uni .,arrested on 16 June)
15. Leila Soleimani (arrested on 15 June)
16. Mahsa Amrabadi (journalist and blogger in Tehran arrested 14 June)
17. Malihe Dadkhah (Mohammad Ali's daughter ,8 Juky)
18. Marjan Abdolahian (photographer , arrested date :unknown)
19. Marjan Fayazi (student at Mazandaran University arrested June 22)
20. Maryam Ameri ( member of Karroubi-s Campaign)
21. Maryam Khazayee ( children's rights activist)
22. Maryam Zolfaghar
23. Marziyeh Bagheri (24 years old, arrested 9 July)
24. Mehdieh Hejazi (28 years old, arrested on 09.07.2009, currently in Evin prison)
25. Ms. Azmoudeh
26. Ms. Babakhani
27. Ms. Sabeti (member of freedom movement of Iran-Tabriz)
28. Nahid Siahvand (student at Bualisina University in Hamedan)
29. Nasrin Kargar (Kermanshah)
30. Nastaran Khodarahimi (student at Bualisina University in Hamedan)
31. Nazi Kalantari (27 years ,Tehran ,arrested on 8 July)
32. Rojin Yeganeh (Kermanshah)
33. Roshanak Siasi
34. Saiede Kordinejad (graduate student in Economics)
35. Sara Mahboubi
36. Sara Memaran (29 years old , 20 June)
37. Shahin Fathi (Unknown ) ?
38. Shahin Nasirinia (arrested on 20.06. 2009, currently in Evin prison)
39. Shahin Nourbakhsh( member of the Iran Participation Front) ?
40. Sheela Najafi (leftist activist,poet and expelled student ,Amol city )
41. Shiva Nazarahari (a member of the Reporters of Human Rights Committee and a journalist arrested 13 June)
42. Sima Didar (Blogger and activist)
43. Sima Nasrati(blogger)
44. Sogand Alikhah ( student at Mazandaran University arrested June 22)
45. Somayeh Tajdar(26 years old Tehran arrested on 9 July)
46. Somayeh Tohidlou (student was arrested during the attack to the Tehran University Dormitories at midnight on June 14)
47. Sousan Ale Agha Nasser (student, arrested on 09.07.2009, currently in Evin prison)
48. Zahra Nozari (Pouya Maqsoud Beigi 's mother who was arrested due to mourning for his son )
49. Zahra Tohidi (an expelled graduate student arrested June 17)
50. Zhila Baniyaghoub( journalist and editor in charge of the Iranian Women’s Center website arrested 20 June)
51. Zohreh Aqajari (member of Islamic Iran Participation Front )
52. Zoya Hassani
Also:
Clotilde Reiss (French journalist and graduate student at the eminent Lille Political Sciences Institute June 2009)
Missing
Mahnaz Enayati (unheard of since 20 June )
http://hambastegizanan.blogspot.com
Wednesday, August 12, 2009
آخرین اخبار از زندانیانی که مورد تجاوز قرار گرفته اند
امروز عصرچند تن از نمایندگان مجلس از جمله بروجردی به اوین رفتند و برای بار دوم با زندانیان دیدار کردند اما برای بار دوم نیزحرف های بازداشت شدگان اخیر منعکس نشد و در خبر 20 و 30 هم که گزارش این دیدار منعکس شد صحبت های هیچ کدام از آنها منعکس نگردید. بسیاری از آنهایی که با نمایندگان مصاحبه کرده اند از جمله افرادی بودند که تایید کننده نامه کروبی بودند و همه بلاهایی که بر سرشان آمده را در مقابل نمایندگان با شجاعت گفته و آنها هم یادداشت کرده اند. این افراد روحیه بسیار خرابی دارند ، شب ها کابوس می بینند و الان هم به دلیل آنکه گفته اند که چه برسرشان آمده و هنوز در بازداشت هستند ، وضعیت شان متزلزل است
Tuesday, August 11, 2009
Thursday, August 6, 2009
كيانوش در نبرد با اژدهای استبداد
نقاشی كه كيانوش آسا در دوران كودكی كشيده بود
موج سبز آزادی : مراسم چهلم شهید کیانوش آسا، دانشجوی کرمانشاهی که در جریان اعتراضات پس از انتخابات توسط ماموران دولت کودتا به قتل رسید، عصر روز پنجشنبه در کرمانشاه برگزار شد.
در آنجا برادر دیگر کیانوش سخنرانی پر شوری در مدح ایل و تبار برادرش و توانایی های او و ستایش ازمقام شهدای جنبش سبز و بزرگان دیگر آزادی ایران با نام بردن از " حضرت مصدق" انجام داد و در آخر شعری با این مضمون قرائت کرد
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد ؟
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم
چه خواهد ساخت ؟
ولی بسیار مشتاقم
که از خاک گلویم سوتکی سازد .
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
و او یک ریز و پی در پی ،
دم گرم خوشش را بر گلویم سخت بفشارد ،
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد .
بدین سان بشکند در من ،
سکوت مرگبارم را
Tuesday, August 4, 2009
امرداد 14 - یاد آور روز غرور آفرین پیروزی انقلاب مشروطیت/جبهه ملی ایران
در زمانیکه که نظام های استبدادی خودکامه حاکم بر اکثر جوامع بشری بودند و ارزش های انسانی برای حاکمان معنا و مفهومی نداشت و در فرایند جنگ ها سرنوشت سکنه کشور مغلوب غالبا در کشتارجمعی ،یا اسارت جمعی و بردگی خلاصه می شد ، مدیران و مدبران سرزمین ایرانی ما بنیانگذار نظم و نسقی جدید مبتنی بر همزیستی اجتماعی– فرهنگی ، تساهل و سازگاری نژادی و آزادی مذهبی بودند. آئینی که در حدود یک هزار سال دوام داشت. اما پس از آنکه جامعه ایران در فراز و نشیب های سیاسی و اجتماعی در معرض تهاجم های پی در پی اقوام بادیه نشین و عشیره نشین قرار گرفت و مقهور نظام های استبدادی گردید ، با مبانی دو فرهنگ متفاوت و ستیزه جو روبرو گردید : یکی مبتنی بر فرهنگ تک - بعدی و خودکفا و متعارض با فرهنگ چند بعدی ایرانی و نفی کننده و عقیم کننده ارزش های متفاوت آن ، دیگری مبتنی بر فرهنگی نهیلیستی ( نیست گرایی ) که با مفاهیم همزیستی و همکاری بیگانه بوده و امنیت واقعی خود را در نابودی مخالفین جستجو می کرد .گو اینکه در گذر زمان اندیشمندان ایرانی به ویژه دیوانسالاران موفق شدند تا حدودی مهاجمان را به ارزش های اجتماعی و سیاسی خود فرهیخته سازند ، ولی از سوی دیگر جامعه ایرانی وارث آئین ها و قوانین شوم و غیر انسانی حکام مهاجم از لحاظ مدیریت و اداره جامعه گردید . بطوریکه رویه و تصمیمات خودسرانه آنان به ویژه در امور کیفری مانند قتل عام ، شکنجه ، مکحول نمودن بینایی ، قطع و جرح اعضای بدن و غیره اثرات خاص خود را در رویه و روش استبدادی حکام بعدی به ارث گذاشت .
تاسف بارترآنکه از آغاز قرن نوزدهم که ایران عملا در طیف دیپلماسی ، سیاسی و اقتصادی غرب و مظاهراستثماری آن قرار گرفت ، حکام وقت به سبب اتصاف به سرشتی ژانوسی استبدادی و استعمار پذیری ، بیش از پیش در ایفای وظایف و مسئولیت های ملی و تاریخی خود ناتوان و آسیب پذیر شدند . چنانکه در طول یکصد و سی سال حکومت استبدادی آنها ، ناتوانی آنان در عرصه های گوناگون نه تنها منجر به از دست رفتن سرزمین هایی در شمال ارس و اترک ، مشرق و جنوب شرقی و شمال غربی شد ، بلکه در نیمه دوم قرن مزبور مجبور به پذیرش معاهدات تجاری مخرب اقتصاد داخلی و واگذاری امتیازات مشابه و رقابتی به دو قدرت استعماری زمان یعنی انگلستان و روسیه شدند.
مجموعه این ناکامی ها و نافرجامی ها در عرصه های اقتصادی ، سیاسی ، نظامی و اجتماعی موجب گردید که نواندیشان ، آزاد اندیشان ، آگاهان و فعالان سیاسی برای برون رفت از نظام استبدادی و استعمار زده وقت ، تغییر وضع موجود و استقرار قانون را به معنای روز خود تبلیغ و تجویز نمایند . روندی که زمینه ساز جنبش مردم ایران برای نیل به آزادی و عدالت خواهی گردید که فرآیند آن انقلاب مشروطیت و پیروزی آن شد . بی شک این رویداد در زمانی که در دو قاره آسیا و آفریقا فقط شش کشور ظاهرا مستقل ( ژاپن ، چین ، ایران ، عثمانی ، حبشه ، لیبریا ) وجود داشت ، از اهمیت خاصی برخوردار بوده واحتمالا بنحوی در انقلاب 1908 ترک های جوان و انقلاب مشروطه 1911 چین موثر بوده است .
با اینکه دولت مشروطه تنها پس از یک سال با مشکلات ، محدودیت ها و تحمیلات قدرت های استعماری از جمله عهدنامه 1907 ( ناظر به تقسیم ایران به دو منطقه تحت نفوذ ) ، استبداد صغیر ، دوران فترت و بالاخره اشغال ایران در جنگ بین الملل اول مواجه گردید، ولی نمایندگان منتخب ملت ایران تا مجلس چهارم در حفظ و دفاع از منافع و مصالح جامعه ایران صادقانه کوشا بودند .
دریغا که پس از اتمام جنگ بین الملل اول اگر چه نظم نوین جهانی در محدوده میثاق جامعه ملل به ویژه اصل آزادی تعیین سرنوشت مردم از یکسو و بروز انقلاب اکتبر روسیه از سوی دیگر به ویژه پس از نا فرجامی و ناکامی وقوع انقلاب کارگری در اروپا و چرخش از استراتژی انقلابی به استراتژی دفاعی و درون گرا بعد از 1919 ، که فضا را برای رشد و تحقق ارزش های مشروطیت فراهم نموده بود ولی جامعه ایران با کودتای استبدادی 1921 و استقرار مجدد حکومت استبدادی مواجه گردید . گواینکه در دوره بیست ساله نظام استبدادی اقداماتی در زمینه نوسازی جامعه انجام گرفت ولی نظام مشروطیت عملا تعطیل و آزادی مورد نظر ملت در محاق نظام استبدادی وقت قرار گرفت .اگرچه در طول جنگ بین الملل دوم و بعد از آن در مقاطعی به ویژه دوران سه ساله نهضت ملی کردن نفت ، جامعه ایران از برخی اصول و مضامین آزادی از جمله آزادی بیان ، قلم ، مطبوعات ، احزاب ، تجمعات ، و نقش فعال قوه مقننه بهره مند گردید اما نهضت ملی شدن صنعت نفت با تمام اثرات فراگیر داخلی و خارجی آن مقهور کودتای ننگین 28 مرداد گردید و بار دیگر استبداد در کسوت مشروطیت به حیات خود ادامه داد .
دریغ و درد آنکه در زمانیکه ارزش های جهان شمول بشری مندرج در منشور ملل متحد ، اعلامیه جهانی حقوق بشر ، میثاق حقوق مدنی و سیاسی و میثاق حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی سر لوحه قوانین اساسی بسیاری ازکشورها قرار گرفته بود و در پرتو جنبش های استقلال طلبانه و آزادیخواهانه تعداد کشورهای مستقل آسیایی و آفریقایی از شش کشور به بیش از یک صد کشور افزایش پیدا کرده بود و مردم ایران که از فرایند مشروطیت استبداد زده به رنج و درد آمده بودند برآن شده بودند که در پرتو جنبش همگانی 1357 نظم نوینی را بر اساس آزادی ، مردم سالاری و حکومت قانون بنا نمایند ، ولی غافل از اینکه این انتظارات دولت مستعجلی بیش نبود واز درون و لابه لای حوادث پیش آمده چون گروگان گیری ، جنگ تحمیلی هشت ساله و غیره استبداد مذهبی با تمام ویژگی هایش در مقام چالشگری نسبت به حقوق بشر و آزادی های اساسی برآمد. جویندگان مردم سالاری و حکومت قانون یا به حاشیه رانده شدند و یا در زندان ها جای گرفتند و برخی نیز مجبور به جلای وطن گردیدند و اسف بارتر اینکه اصلاح طلبان و طالبان تغییرات مسالمت آمیز برخاسته از دورن همین نظام مذهبی نیز بتدریج سرنوشتی مشابه غیر خودی های اعلام شده پیدا نمودند .مردم ایران با صد سال تجربه پای صندوق رفتن حضور در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری را امری ضروری برای رفع نا بسامانی ها و نارسائی های موجود در امور داخلی و خارجی و پایان دادن به ادامه وضع موجود تشخیص دادند و به این امید که با شرکت درانتخابات به این مقصود مهم دست می یابند در آن شرکت نمودند.
غافل از اینکه فرآیند انتخابات مورد بحث از قبل بنفع نامزد مورد نظر نظام که شکستش قطعی بنظر می رسید تنظیم و مهندسی شده بود و به طرزی ناشیانه ، عجولانه و نابخردانه پیروزی کاندیدای نظام حاکم اعلام شد . وقتی حکومت انحصار طلب و تمامیت خواه با اعتراض آرام ، مسالمت آمیز ، قانونمند و متمدنانه میلیونی مردم روبرو می گردد به اقتضای طبیعت استبدادی اش در مقام سرکوبی معترضان قانونمند برآمده به ضرب و شتم ، زندان ، شکنجه و کشتار آنان دست می یازد . اقداماتی که نه تنها انزجار داخلی بلکه اعتراض و انتقاد جهانی را در پی داشته است .
شگفت آنکه در آستانه روز 14 امرداد که یاد آور روز غرور آفرین پیروزی انقلاب مشروطیت و فداکاری های شهدای راه آزادی و عدالت است ، مردم ایران پس از گذشت یک صد سال از این وریداد هنوز برای تحقق الفبای اولیه آزادی و دموکراسی با نظام استبدادی مذهبی روزدر مبارزه هستند. آنهم در شرایطی که خواست ها ، درخواست ها ، و استدلال های مسالمت آمیز و قانونمند آنها با واکنش های خشونت آمیز مواجه می شود . اسف بارتر اینکه درآستانه روز 14 امرداد که یاد آور پیام آزادی و آزادگی پدران آنهاست و ظاهرا می بایست با شادمانی و شادی برگزار گردد ، مردم ایران باید شاهد مراسم تحلیف فردی باشند که منصوب فرایند شمارش مخدوش آرای انتخابات و احراز کننده غیر مشروع مقام ریاست جمهوری است و بدین ترتیب جو ارعاب ، اخافه ، خشونت و کشتار جاری با این رویداد نامیمون رقم زده می شود . غافل از اینکه مردم ایران با الهام و پیام برگرفته از ندای آزادی و عدالت خواهی پدران خود در یک صد سال گذشته و با اعتقاد و پای بندی به ارزش های جهانشمول حقوق بشر و آزادیهای اساسی و تعهدات بین المللی ناشی از آن ، قویا در راه تحقق آزادی و مردم سالاری کوشا بوده و برآن هستند که جنبش آزادیخواهی را به سر منزل مقصود یعنی استقرار دموکراسی و حقوق بشر و حکومت قانون برسانند .
جبهه ملی ایران ضمن تاکید به همبستگی هر چه بیشتر صفوف کنشگران آزادی و مردم سالاری آنها را به ادامه اعتراضات آرام و مسالمت آمیز برای پایان دادن به وضع خفقان آور موجود و مظاهرغیرانسانی آن فرا می خواند و بر این باور است که رودهای کوچک و متفرق مقاومت و مبارزه مردم سرانجام چون سیل به دریای خروشان آزادی می پیوندند.
تهران - جبهه ملی ایران
10/5/88
Subscribe to:
Posts (Atom)