برای دريافتن فرصت ها اما، بايد به وجود داشتن آن ها معتقد بود. و می شود اين که يک نفر به وجود داشتن فرصت ها معتقد نباشد. اين معتقد نبودن هم برای خودش اعتقادی است. اعتقاد به عدم امکان تغيير وضع موجود. هرچند با اکراه و نارضايتی و نفرت.
می توان چنين اعتقادی داشت يا نداشت. احترام به آزادی عقيده، اين را حکم می کند. ولی اين اعتقاد را داشتن، با اين اعتقاد را نداشتن فرق می کند، و هر کدام از اين دو مورد، الزامات خود را می طلبد.
اين اعتقاد را داشتن و به صراحت نگفتنش، با اين اعتقاد را داشتن و به صراحت گفتنش هم البته فرق دارد. فرق ريا با صداقت. يا فرق تسليمی دانسته با تسليمی ندانسته. و يا ـ در بهترين شکل ـ فرق پنهان کاری با (نمی دانم چه بايد گفت) پنهان نکاری مثلاً.
برای دريافتن فرصت ها، بايد به وجود داشتن آن ها معتقد بود. و برای معتقد بودنی که محاط در آن ها نيست، بلکه محيط بر آن هاست، بايد آن ها را شناخت.
فرصت ها وجود دارند يا وجود ندارند؟ اگر وجود ندارند، که بسيار خوب؛ برويم پی کارمان و بنشينيم سرجايمان. ولی اگر وجود دارند ـ که وجود دارند ـ کدامند اين فرصت ها؟ و ماهيّتشان چيست؟ و برای دريافتنشان، يعنی برای از دست ندادنشان، چه بايد کرد؟
محمد علی اصفهانی
http://www.ghoghnoos.org
می توان چنين اعتقادی داشت يا نداشت. احترام به آزادی عقيده، اين را حکم می کند. ولی اين اعتقاد را داشتن، با اين اعتقاد را نداشتن فرق می کند، و هر کدام از اين دو مورد، الزامات خود را می طلبد.
اين اعتقاد را داشتن و به صراحت نگفتنش، با اين اعتقاد را داشتن و به صراحت گفتنش هم البته فرق دارد. فرق ريا با صداقت. يا فرق تسليمی دانسته با تسليمی ندانسته. و يا ـ در بهترين شکل ـ فرق پنهان کاری با (نمی دانم چه بايد گفت) پنهان نکاری مثلاً.
برای دريافتن فرصت ها، بايد به وجود داشتن آن ها معتقد بود. و برای معتقد بودنی که محاط در آن ها نيست، بلکه محيط بر آن هاست، بايد آن ها را شناخت.
فرصت ها وجود دارند يا وجود ندارند؟ اگر وجود ندارند، که بسيار خوب؛ برويم پی کارمان و بنشينيم سرجايمان. ولی اگر وجود دارند ـ که وجود دارند ـ کدامند اين فرصت ها؟ و ماهيّتشان چيست؟ و برای دريافتنشان، يعنی برای از دست ندادنشان، چه بايد کرد؟
محمد علی اصفهانی
http://www.ghoghnoos.org
No comments:
Post a Comment