Monday, October 6, 2008

فرهنگ «بدون خشونت»

مصاحبه با رامين جهانبگلو و ناهيد كشاورز


راديو فردا - عليرضا كرماني

«پرهیز از خشونت٬ اصل اول زندگی من است و آخرین مرام و باور من نیز خواهد بود». این جمله مشهوری است که مهاتما گاندی٬ رهبر استقلال هندوستان٬ در سال ۱۹۲۲ در حالی بر زبان راند که متهم به تحریک و شوراندن مردم شده بود. از همان روزها٬ مهاتما گاندی به عنوان بنیان گذار فرهنگ «بدون خشونت» در دوران کنونی شناخته شد.

در ایران٬ اگرچه٬ کوشش های نظری و پژوهشی٬ از سال ها پیش برای شناساندن فرهنگ پرهیز از خشونت٬ از سوی تنی چند از اندیشه ورزان آغاز شد٬ اما در جامعه ای که هنوز انقلاب را از سر نگذرانده و وارد دورانی هشت ساله از جنگی خونین با یک کشور همسایه شده بود که دشمن متجاوز شناخته می شد٬ طبیعی بود که فراخوان به فرهنگ بدون خشونت٬ کمتر گوش شنوایی بیابد.

با فروکش کردن آتش جنگ و وارد شدن به دورانی که جامعه به اصلاح ساختارهای سیاسی و اجتماعی دلبسته بود٬ یعنی سال های نیمه دوم دهه ۱۳۷۰ تفکر پرهیز از خشونت٬ رفته رفته جایی برای مطرح شدن پیدا کرد. در میان کسانی که کوشیده اند٬ فرهنگ بدون خشونت را با انتشار مقاله و کتاب و نیز در سخنرانی های خود٬ به جامعه ایرانی بشناسانند٬ نام رامین جهانبگلو از همه آشناتر است.

آقای جهانبگلو درباره سال هایی که برای پژوهش در این زمینه گذرانده است و نیز از انگیزه های خود، به «رادیو فردا» گفت: «نگرش من به مساله عدم خشونت، از بیست سال پیش شروع شد و بیشتر فعالیت هایی که به عنوان یک محقق در زمینه فلسفه داشتم٬ چه در مورد فلسفه های خشونت در اروپا و بعد از آن نیز توجهی که به هند و به ویژه به گاندی و بعد از او به افرادی مانند مارتین لوتر کینگ٬ دالایی لاما و نلسون ماندلا داشتم». وی افزود: «این تحقیقات بعداً به صورت خیلی فشرده و شاید دقیق تر اگر بگوییم، تبدیل به چند کتاب شد که یکی کتاب گاندی بود٬ که به فارسی هم ترجمه شد و اصل آن به زبان فرانسه نوشته شده است؛ کاری هم برای یونسکو انجام دادم که به فارسی به نام اندیشه عدم خشونت چاپ شده است و در حال حاضر هم دارم کاری در مورد گاندی می کنم و آن کتابی است که برای دانشگاه ییل می نویسم». به گفته رامین جهانبگلو، در بیست سال گذشته، تحقیقات او٬ کنفرانس ها و همکاری های نزدیک در اروپا٬ هند٬ آمریکای شمالی و در خود ایران٬ همه درباره مسایل مربوط به عدم خشونت بوده است.

پرهیز از خشونت یا جنبش بدون خشونت٬ در دهه گذشته٬ گاه و بیگاه به عنوان یک شعار٬ از زبان فعالان جنبش های اجتماعی یا فعالان سیاسی ایرانی نیز شنیده شده است. برخی از فعالان زن٬ پس از گذر از دوران تجمع های خیابانی٬ راهی را در پیش گرفتند برای گفت وگوی رو در رو با دیگر شهروندان و نیز جمع آوری امضا برای پشتیبانی از خواسته های خود، که این کوشش٬ به کمپین یک میلیون امضا معروف شد.

ناهید کشاورز٬ از فعالان کمپین یک میلیون امضا و عضو هیات تحریریه پایگاه اینترنتی «مدرسه فمینیستی»٬ درباره این حرکت و پیوند آن با جنبش بدون خشونت٬ به «رادیو فردا» گفت: «درس های زیادی در تاریخ آمریکا و تاریخ مبارزات گاندی در هندوستان٬ برای ما فعالان حقوق زنان که در جامعه ای که حکومت دینی وجود دارد و با خواسته های ما مقابله می شود، وجود دارد». خانم کشاورز افزود: «بسیاری از مواقع از خود سؤال کرده ایم که چگونه می توانیم کسانی را که در تقابل با ما هستند و کوچک ترین خواسته های ما را نا دیده می گیرند و حتی برای بسیاری از فعالان کمپین یک میلیون امضا٬ در دو سال فعالیت این کمپین٬ احکام بازداشت و زندان صادر کردند، قانع کنیم و با این شرایط چگونه می شود کار را پیش برد؟» وی ادامه ‌داد: «با این حال، زمانی که به تاریخ آمریکا یا جنبش گاندی در هند نگاه می کنیم٬ متوجه می شویم که به آنها هم انتقادات زیادی شده است و مثلاً به گاندی گفته اند اینکه فکر کنیم استعمار انگلستان با این روش ها عقب می نشیند، نوعی ساده لوحی است. با این حال، تجربه نشان می دهد که این جنبش ها توانستند موفق شوند».

آيا می توان به گسترش فرهنگ پرهیز از خشونت دل بست؟ اما در جامعه ای که به کارگیری خشونت در گذشته و حال آن٬ به عنوان یک اهرم برای پیشبرد خواسته ها رواج داشته است٬ آیا می توان به گسترش فرهنگ پرهیز از خشونت دل بست؟

رامین جهانبگلو در این زمینه گفت: «وقتی به خاورمیانه و کشورهایی مانند ایران توجه می کنید و تاریخ آنها را در نظر می گیرید٬ متوجه می شوید که خشونت در آن بسیار زیاد بوده است». وی اضافه کرد: «بر این اساس، خیلی ها اعتقاد دارند که مثلاً در میان مسلمانان، هیچگونه اشاره ای به عدم خشونت نشده است یا اصلاً نمی تواند بشود و این دو با هم مغایرت دارند؛ ولی افرادی مانند عبدالغفارخان هم بوده اند که در کنار گاندی٬ به عنوان یک مسلمان٬ به عدم خشونت اعتقاد داشتند».

به گفته جامعه شناسان٬ همبستگی گروهی٬ اعتماد به یکدیگر٬ پایبندی به تعهدات و همیاری برای حل مسایل دیگر افراد جامعه٬ سرمایه اجتماعی٬ خوانده می شود. باورمندان به فرهنگ بدون خشونت می گویند تنها در جامعه ای که٬ پرهیز از خشونت٬ به گونه یک فرهنگ٬ همگانی شده باشد٬ می توان انتظار داشت که بر این سرمایه اجتماعی٬ روز به روز افزوده شود

No comments: