Saturday, October 25, 2008

پاسخ دولت به مطالبات مدنی؛ توزیع فقر و سرکوب جنبش‌های اجتماعی

گذار: وضعیت حقوق بشر، انتخابات، دموکراسی و صلح در ایران، موضوع گفتگویی با خانم نرگس محمدی نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر و رئیس هیات اجرایی شورای ملی صلح است که می‌خوانید. محمدی در این گفتگو ضمن وخیم توصیف کردن وضعیت حقوق بشر و وضعیت معیشتی مردم، آینده را به نفع آزادی‌خواهان و مدافعان حقوق بشر می‌داند و بر تداوم تلاش‌های داخلی و خارجی برای ارتقای حقوق بشر و دموکراسی تاکید دارد، هرچند او معتقد است پاسخ دولت به مطالبات مدنی ایرانیان چیزی جز توزیع فقر و سرکوب جنبش‌های اجتماعی نبوده است.
***
در سال‌های اخیر، آیا فعالیت‌های حقوق بشری و دموکراسی‌خواهانه‌ی فعالان جامعه‌ی مدنی در ایران به اندازه‌ی کافی نتیجه‌بخش بوده‌اند و آیا انجام چنین فعالیت‌هایی را در شرایط امروزی همچنان مفید می‌دانید؟ آیا در این زمینه دستاوردها اندک بوده‌اند یا بسیار؟ چه گروه‌‌هایی موفق‌تر بوده‌اند و چرا؟

با توجه به شکل‌گیری تدریجی جامعه‌‌ی مدنی و به رغم ضعف‌ها و ناکامی‌هایی که در حال حاضر در جامعه‌ی ایران وجود دارد، چشم‌اندازی مثبت و امیدوارکننده و افق روشنی را می‌توان ترسیم کرد. به عبارت دیگر، فعالیت نهادهای حقوق بشری در ایران هرچند با مشکلات و موانع جدی همراه است و به دلیل عدم همراهی حکومت و ایجاد تنگنا و گاه مواجهه با آنها فعالیتی فرسایشی است، اما باید تأکید کرد که این فعالیت‌ها در ایران از تأثیرگذارترین فعالیت‌هاست.

نگاهی به فعالیت‌های چند ساله‌ی اخیر در ایران نشان می دهد که اصناف و نهادهای مدنی حتی احزاب سیاسی (در درون یا بیرون حکومت) سعی می کنند از واژه‌های حقوق بشر، حقوق انسانی و حقوق شهروندی در شعارها و فعالیت‌های خود استفاده کنند. اکنون محور فعالیت دانشجویان، زنان، کارگران، معلمان، هنرمندان، نویسندگان و به طور کلی فعالان سیاسی – اجتماعی – اقتصادی حول محور حقوق بشر است و این نویدی برای تأثیرگذاری نهادهای حقوق بشری در سال‌های آینده در ایران است.

یکی از این نهادهای موثر، کانون مدافعان حقوق بشر به ریاست شیرین عبادی بوده است که از سال ۱٣٧٩ در ایران آغاز به کار کرد. هرچند تا کنون حکومت جمهوری اسلامی پروانه‌ی فعالیت به این نهاد حقوق بشری نداده است، اما کانون عضو فدراسیون بین‌المللی حقوق بشر است و قریب به ٩ سال است که در ایران فعالیت می‌کند. حضور ریاست کانون مدافعان و گاه برخی از اعضای این کانون در نشست‌ها و مجامع مهم بین‌المللی و حقوق بشری و فعالیت‌های کانون در داخل ایران از جمله وکالت رایگان زندانیان سیاسی- عقیدتی، فعالیت در حوزه‌ی حقوق زنان، فعالیت در حوزه‌ی میراث فرهنگی ایران و پژوهش در زمینه سازگاری اسلام و حقوق بشر در ایران که شعار برنده‌ی جایزه صلح نوبل (شیرین عبادی) است ، برگزاری کنفرانس‌های مطبوعاتی در مورد تک تک موضوعات حقوق بشر و کارگاه‌های آموزشی در این زمینه موجب شده تا تأثیرگذاری این کانون در تحــرکات داخل کشور در زمینه حــقوق بشر و جایـگاه مدافعان حــقوق بشر در عــرصه‌ی بین‌المللی افزایش یابد. برای مثال، تشکیل شورای ملی صلح در ایران و کمیته‌ی دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه از سوی کانون که البته اکنون نهادهای مستقلی هستند، از جمله اقدامات مؤثر کانون مدافعان است که بی‌شک فعالیت آنها در آینده‌ی ایران بی‌تأثیر نخواهد بود. بر این باورم که این اقدامـــات هرچند گــام کوچکی در راستای تحقق حقوق بشر در ایران است، امــا بی‌تأثیر نبوده و با رشد افکار عمومی و نهادینه شدن حقوق بشر به شکل مدنی و ساختاری در ایران، راه دستیابی به حقوق بشر در ایران پیموده خواهد شد و این فعالیت‌ها، به شکل آرام و تدریجی بستر اجتماعی مناسبی را جهت تحقق حقوق انسانی در ایران شکل خواهد داد.

آیا در شرایط حاضر، تماس با حاکمیت را برای درخواست‌های مدنی مفید می‌دانید؟

تماس با دولت و بیان مطالبات در شکل‌ها و انواع مختلف هیچ گاه قطع نبوده است. همین روزها معلمان با تجمع در مقابل مجلس و بیان مطالبات صنفی در واقع می‌کوشند با تماس با حاکمیت، مطالبات خود را مطرح و پاسخی مناسب دریافت کنند. جنبش زنان در این سال‌ها همواره به همین شکل عمل کرده است. تمام درخواست‌های مطرح شده توسط جنبش‌های زنان، کارگران، معلمان و دانشجویان صنفی و مدنی است ولی دولت به جای پاسخگویی و برقراری گفت‌‌‌‌وگو با آنها برای رسیدن به تفاهم، می‌کوشد مطالبات آنها را سرکوب کند. متاسفانه حکومت حاضر به گفت‌‌‌‌وگو با این گروه‌ها نیست و با خشونت جواب آنها را می‌دهد به طوری که می‌توان گفت آستانه‌ی تحمل دولت آن قدر پایین است که کم‌ترین حرکت مدنی را بر نمی‌تابد. در واقع، تماس با حاکمیت بی‌نتیجه مانده است و فعالان حقوق بشر پاسخی جز خشونت دریافت نمی‌کنند.

در ایران امروز، وضعیت حقوق بشر و دموکراسی چه تفاوتی با دوران دولت‌ قبلی داشته است؟ آیا شاخص‌ها، تغییری در سطح آزادی‌های مدنی نشان می‌دهد؟

تغییرات کاملا مشهود و نگران کننده است. شاید مردم در سال اول دولت احمدی‌نژاد این تغییرات را لمس نمی‌کردند ولی امروز با گذشت بیش از سه سال از عمر این دولت، کاملا محدودتر شدن آزادی‌ها را لمس می‌کنند. با اطمینان می‌توان گفت که سطح مطالبات مردم در دولت اصلاحات به مراتب بالاتر از این دولت بود. به این معنا که در دولت اصلاحات مردم چون حداقلی از حقوق بشر را برخوردار بودند، امکانات بیشتری برای بیان دیدگاه‌ها و عقاید خودشان مطالبه می‌کردند، اما امروزه نه تنها دیگر این مطالبات وجود ندارد بلکه سطح آن به مایحتاج اولیه برای ادامه‌ی حیات نزول کرده است. امروز در نتیجه‌ی عملکرد دولت، مطالبه‌ی آب و نان و برق جای مطالبه‌ی آزادی و حقوق بشر را گرفته است.

طبیعی است که در دوران اصلاحات هم فقر وجود داشت ولی هرگز این گستردگی را نداشت. اگر آن روز قشر خاصی از جامعه ایران در فقر دست و پا می‌زد، اما امروز فقر گریبان طبقه‌ی متوسط جامعه را نیز گرفته است و مجالی برای چانه‌زنی با حاکمیت برای حقوق بشر و آزادی باقی نگذاشته است. بسیاری از نیازهای اولیه‌ی مردم از سبد خانوار حذف شده است به طوری که می‌توان گفت گسترش سوء تغذیه در میان مردم ملموس شده است. خوب طبیعی است وقتی چنین اتفاقی رخ می‌دهد حقوق بشر، آزادی و دموکراسی به حاشیه رانده می‌شود.

یکی از معضلات جدی در ایران، همواره دخالت دولت در حریم خصوصی بوده است. یک دست شدن دولت دخالت در حریم خصوصی افراد را شدت بخشیده است یا کاهش؟ چه عواملی در این خصوص موثر بوده است؟

بدیهی است وقتی حکومت یک دست می‌شود دست‌اندازی به حریم خصوصی بیشتر می‌شود؛ همان‌گونه که الان این اتفاق افتاده است. اگر در دولت چندگانگی یا سیستم خود کنترلی وجود داشته باشد، اجزای دولت همدیگر را کنترل و از کج‌روی و نقض حریم خصوصی افراد جلوگیری می‌کنند همان‌گونه که در ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای، دوگانگی موجود در دستگاه امنیتی، سبب علنی شدن ماجرا شد و از فجایع بعدی جلوگیری کرد، اما اگر این دوگانگی وجود نداشت هرگز ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای به این شکل تمام نمی‌شد.

ایجاد فضای باز برای تنفس در این حکومت‌ها زمانی رخ می‌دهد که در درون دولت دو یا چندگانگی وجود دارد. در واقع، دوگانگی درون دولت سبب می شود تا جامعه‌ی مدنی امکان تنفس پیدا کند؛ همانگونه که در دوران اصلاحات این فضا پیدا شده بود و محصول آن افشای قتل‌های زنجیره‌ای بود. این دوگانگی در دولت احمدی نژاد از میان رفته است. بنابراین دست‌اندازی آنها به حریم خصوصی شدت گرفته است. بدون تردید نقض حقوق بشر در یکی دو سال اخیر افزایش یافته و سطح و میزان آن قابل مقایسه با نقض حقوق بشر در دوران اصلاحات نیست.

کانون مدافعان حقوق بشر به رهبری شیرین عبادی همزمان با انتخابات مجلس هشتم و با بررسی قانون انتخابات و نحوه‌ی برگزاری آن، گزارشی مبنی بر ناسالم و ناعادلانه بودن انتخابات منتشر کرد. آیا این کانون سازوکار خاصی را برای رفع موانع برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه را از طریق نهادهای داخلی و بین‌المللی پیگیری می‌کند؟

سازوکارها برگرفته از میزان قدرت نهادهای مدنی برای تاثیرگذاری مستقیم روی حاکمیت ناشی می‌شود. کانون مدافعان حقوق بشر، قدرت و امکان تاثیرگذاری مستقیم را بر روی سیاست‌ها و برنامه‌های دولت ندارد. البته این به معنای فقدان تاثیرگذاری فعالیت‌های کانون نیست، بلکه تاثیرگذاری کانون غیرمستقیم است. ما می‌کوشیم غیرمستقیم در اصلاح امور تاثیرگذار باشیم. در موضوع انتخابات، همان طور که در گزارش کمیته‌ی نظارت بر برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه هم به آن اشاره شده است، تناقض‌هایی هم در قوانین و هم در اجرا با اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و استانداردها و تعاریف اتحادیه‌ی بین‌‌المجالس که ایران منشور آنها را امضاء کرده است وجود دارد. ما سعی می‌کنیم با گوشزد کردن تعهدات بین‌المللی ایران و ایجاد یک حرکت جمعی میان روشنفکران به سوی برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه، روی حاکمیت تاثیر بگذاریم.
برآورد شما از صحت و سلامت انتخابات پیش رو چیست؟

نظر به تجربه‌ی انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی و گزارش کمیته‌ی نظارت بر انتخابات کانون مدافعان حقوق بشر مبنی بر این که «قانون انتخابات» و «نحوه اجرای انتخابات» با منشور جهانی حقوق بشر و استانداردهای انتخابات سالم و آزاد اتحادیه‌ی بین‌المجالس در تناقض است، پیش‌بینی می‌شود که انتخابات آتی ریاست جمهوری نیز آزاد و سالم نخواهد بود چراکه در این فاصله اتفاق خاصی رخ نداده است و انتخابات آینده نیز با همین قوانین و بر روال گذشته اجرا خواهد شد. بنابراین، ما تا برگزاری انتخابات آزاد و سالم، راه زیادی در پیش داریم و این انتخابات نیز آزاد و سالم برگزار نخواهد شد. ضمنا، این نکته را اضافه کنم که کمیته‌ی انتخابات کانون مدافعان حقوق بشر، به صورت دقیق و علمی موارد مغایرت قانون انتخابات با قوانین بین‌المللی و استانداردهای انتخابات آزاد و سالم را استخراج کرده است که به‌زودی نتایج آن را منتشر می‌کند.
اخیرا با بالاگرفتن بحران هسته‌ای ایران، جمعی از نخبگان ایرانی، شورایی به نام شورای ملی صلح تشکیل داده‌اند که جناب‌عالی ریاست هیات اجرایی آن را برعهده دارید. نظر به موانع سیاسی متعددی که برای فعالیت پیش رو دارید تا چه میزان به موفقیت خود امیدوارید و در شرایطی که از داشتن تریبون عمومی محروم هستید چگونه می‌خواهید از پشتوانه‌ی مردمی برای پیشبرد آرمان صلح در ایران استفاده کنید؟

ابتدا، مایلم مختصری درباره‌ی علل و هدف راه‌اندازی شورای صلح صحبت کنم و بعد به این پرسش پاسخ خواهم گفت. جنبش صلح‌خواهی در جهان یکی از جنبش‌های ضروری و تأثیرگذار و با پتانسیل ایجاد پیوستگی جهانی است. اما علاوه بر آن، موقعیت ایران ضرورت شکل‌گیری این جنبش مدنی را بیش از پیش نمایان ساخته است. متأسفانه، شرایط کنونی ایران، شرایط نگران‌کننده‌ای است. چـــرا که از یک سو عدم رعایت و پای‌بندی به حقوق بشر و نقض نظام یافته و مکرر حقوق بشر در حوزه‌های مختلف اجتماعی ( زنان، کودکان، کارگران، معلمان، فعالان مدنی و سیاسی و حقوق بشری و...) صلح را به مخاطره افکنده و از سویی دیگر اجماع اخیر غرب علـیه ایران و صدور قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد و تهدید ایران به جنگ از سوی برخی کشورها، هراسی مضاعف را برای فعالان مدنی در ایران به وجود آورده است. از همین روی، با دعوت شیرین عبادی در آبان ماه سال ۱٣٨٦ برای تشکیل شورای ملی صلح، کمیته‌ی موقت صلح آغاز به کار کرد که پس از شش ماه ایجاد ائتلاف میان نیروهای سیاسی، مدنی، اقتصادی، فرهنگی موفق به تشکیل شورای ملی صلح شد. شورای ملی صلح از هشتاد نفر از فعالان ایرانی در حوزه‌های مختلف تشکیل شده است که فعالیت‌های خود را بر کوشش‌های ضد جنگ و برای تحقق حقوق بشر آغاز کرده است. به باور ما، عدم جنگ به مفهوم برقراری صلح نیست. بلکه صلح زمانی در کشوری وجود دارد که علاوه بر نبود جنگ، مردم آن از حقوق انسانی برخوردار باشند و حقوق بشر در آن کشور محترم و لازم‌الاجرا باشد. نه اینکه گروهی بر اثر فقر زندگی خود را به تباهی بگذرانند و کودکی از سوء تغذیه بمیرد یا معلول باشد و نه اینکه حقوق انسانی زنان به نام قانون زیر پای نظام مردسالار نادیده گرفته شود و نه اینکه آزادی بیان برای مطالبات مردمی، افکار و آرای روشنفکران و دانشجویان و نویسندگان و روزنامه نگاران وجود نداشته باشد. قطعا، در چنین کشورهایی صلح به مفهوم واقعی وجود ندارد و باید تلاش کرد تا در جهان صلح با چنین نگرشی حاکم باشد. شورای ملی صلح قصد دارد در حد توان خود برای بهبود شرایط موجود تلاش کند. صدای گوش‌خراش جنگ از این سو و آن سوی این سرزمین در عراق و افغانستان به گوش می‌رسد و آوارگی دو ملت همسایه دردی بر دل هر انسان آزاده از جمله ایرانیان است. از سوی دیگر، بر طبل جنگ علیه ایران گاه‌و‌بیگاه نواخته می‌شود و صد البته که جنگ نیز مانند صلح طرفدارانی در این سو و آن سوی منازعه دارد و شورای ملی صلح با هر طرفدار جنگی مقابله خواهد کرد. اما نکته مهم این است که سال‌هاست ایران در شرایط «نه جنگ و نه صلح» قرار دارد . یعنی همواره تلاش شده تا دشمنی برای ملت ایران معرفی شود و برای مقابله با آن دشمن، حقوق فطری، انسانی و بشری ملت ایران در درجه‌ی دوم قرار گیرد یا پایمال شود. فقر توجیه شود و توزیع گردد. آزادی بیان محدود شود یا به محاق رود. حقوق زنان نادیده گرفته شود و حرکت برای احقاق آن ضد امنیت ملی به شمار آید. صدای معلمان و کارگران که از فقر به ستوه می‌آیند با بازداشت و حکم مجازات سنگین مواجه شود و البته گروه کوچکی از این وضع سود کلان و باورنکردنی برده‌اند. این قصه‌ی تلخ و مکرر سرزمین ایران است که شورای ملی صلح، متشکل از زنان و مردان آزاده‌ی ایران قصد دارد تلاش کند تا با پیوستن به جنبش جهانی صلح، صلحی پایدار را برای هر انسان، از جمله تک تک ایرانیان رقم بزند.
اما در پاسخ به پرسش شما، مایلم به دستاوردهای دیگر حرکت‌های اجتماعی برای تغییر وضع موجود اشاره کنم. برای نمونه، اگر شما نیم نگاهی به جنبش زنان در ایران داشته باشید می‌بینید آنها نیز با موانع متعدد و جدی بسیاری روبرو بوده و هستند و هیچ تریبونی هم در اختیار ندارند ولی توانسته‌اند دستاوردهای مهمی به‌دست آورند. اگر در شروع آنها یک جمع کوچک و محدود بودند، امروز توانسته‌اند صدایشان را به گوش تک تک مردم برسانند و در هر خانه‌‌ای یک مدافع پیدا کرده‌اند. آنها با موانع متعدد روبرو بودند ولی توانستند موجی عظیم علیه لایحه‌ی حقوق خانواده‌ای که دولت بر ضد زنان تصویت کرده بود ایجاد کنند و در نهایت نیز از تصویب آن در مجلس جلوگیری کردند.

طبیعی است که ما برای تغییر وضع موجود هیچ لابی‌ای درون دولت نداریم، از داشتن تریبون محرومیم و حتی حق برگزاری یک گردهمایی خارج از ساختمان کانون را نداریم ولی هرگز ناامید نیستیم و معتقدیم به صورت تدریجی می‌توانیم این موضوع را به دغدغه‌ی جدی اذهان عمومی تبدیل کنیم. اگر بتوانیم بستر صلح‌خواهی را همچون حقوق بشر که امروز دستمایه‌‌ی تمام فعالیت‌های مدنی شده است تبدیل کنیم، کار بزرگی کرده‌ایم. هرچند، می‌دانیم که در این میان کار سختی در پیش داریم. نکته‌ی مهم این است که بپذیریم برای تحقق این اهداف متعالی باید هزینه بدهیم. از سوی دیگر، توجه کنید که برخوردهای چکشی و خشونت‌بار دولت یک روی دیگر هم داشته است، و آن اینکه به موازاتی که دولت یک مسیر را با خشونت می‌بندد، این خشونت خودبه‌خود راه دیگری را باز می‌کند. برای مثال، وقتی دولت با خشونت تجمع کوچک زنان را سرکوب و آنها را متفرق می‌کند، این خشونت زمینه‌ی بین‌المللی شدن موضوع و توجه افکار عمومی را ایجاد می‌کند، و این خود برای پیشبرد اهداف جنبش زنان نوعی موفقیت بوده است. لذا، ما نگران این نیستیم که با موانع بی‌شماری روبرو هستیم و تریبونی در اختیار نداریم. ما می‌کوشیم امیدها را نسبت به تغییر وضع موجود و مقاومت‌ها را در برابر کج روی‌ها افزایش دهیم .

در شرایط امروز، چه شیوه یا شیوه‌‌هایی را برای پیشبرد فعالیت‌های حقوق بشری و دموکراسی‌خواهانه در داخل ایران پیشنهاد می‌کنید؟ به نظر شما، در این میان، فعالان و مروجان حقوق بشر و دموکراسی‌خواهان ایرانی خارج از کشور چه نقشی می‌توانند بازی کنند؟

ببینید، حقوق بشر امروزه فصل مشترک جوامع انسانی است به طوری که اکنون مدافعان حقوق بشر و نهادهای بین‌المللی به اجرای محلی این استانداردهای بین‌المللی می‌اندیشند.

بدیهی است که این ارزش‌های فراگیر و جهانشمول برای اجرا به موانع جدی در نقاط مختلف جهان برخورده است که می‌بایست برای آن چاره اندیشید. در ایران نیز اعلامیه‌‌ی جهانی حقوق بشر تا اجرای کامل آن راهی پرفراز و نشیب پیش روی دارد. به عقیده‌ی من، رویکرد تضمینی حقوق بشر از دو طریق مکمل ممکن است:

الف – رویکرد نظارتی که سازمان‌های غیردولتی (ان. جی. او.) حقوق بشری، نهادهای بین‌المللی، سازمان ملل، شورای حقوق بشر و ... نقش تعیین کننده‌ای در آن بازی می‌کنند.

ب- رویکرد ساختاری به مفهوم ایجاد و نهادینه شدن ساختاری در جامعه ایران برای تضمین حقوق بشر، که سازمان‌های غیردولتی ایران در زمینه‌ی حقوق بشر در این مسیر گام بر می‌دارند.

ما باید از این پیوستگی عمومی که حول محور حقوق بشر شکل گرفته استفاده کنیم و با نیروی عظیمی که در پی آن ایجاد می‌شود برای تغییر فضا استفاده کنیم.
من معتقدم، تمام حرکت‌های داخل و خارج از کشور اعم از فعالیت ایرانیان و غیر ایرانیان آزادی‌خواه موثر بوده است. این نامه‌نگاری‌ها، بیانیه صادر کردن‌ها، حتی سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها در حمایت از قربانیان نقض حقوق بشر در ایران و فعالان جامعه‌ی مدنی موثر است. این اثرگذاری از دو جهت مشهود است:

۱) حمایت‌های صورت گرفته، امواج منفی ایجاد شده را در روح و ذهن قربانیان حقوق بشر که خود را در تنهایی و در درون سلول حس می‌کنند، به امواج مثبت و اثرگذار تبدیل می‌کند و به آنها روحیه برای مقاومت بیشتر می‌دهد. و٢) حاکمیت تحت فشارهای ایجاد شده‌ی داخلی و بین‌المللی مجبور به تغییر روش و کاهش فشارها می‌شود. من معتقدم هر قدمی می‌تواند موثر باشد. فقط تصور کنید اگر این اقدامات نبود، فضا برای فعالیت فعالان جامعه‌ی مدنی چقدر مایوس کننده می‌شد.

با سپاس از شما برای پاسخ‌گویی به پرسش‌های ما


http://www.gozaar.org

No comments: