Friday, October 31, 2008

"نه به بومی گزینی جنسیتی"

پس از اعلام نتايج كنكور سال جاري و شوك اي كه به داوطلبان و خانواده هاشان وارد شد فعالان حوزه هاي مختلف به موضع گيري در برابر طرح بومي گزيني پرداختند با اين حال اين طرح نه تنها از دستور مجلس خارج نشد بلكه 37 نماينده خواستار بومي گزيني دختران در محل سكونتشان شدند . در واكنش به اين موضوعف نشستی در دفتر سازمان دانش اموختگان ايران اسلامي برگزار شد که در آن جلسه شادي صدر، الهه كولايي و فاطمه صادقي به طرح مسائل مختلف و تبيين ديدگاه ها و راهكار هاي خود در مورد اين موضوع پرداختند

شادي صدر سخنران ابتداي جلسه با اشاره آيين نامه ي بومي گزيني مصوب سال 69 شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه در آن ذكر شده افراد در خارج از محل سكونتشان شانس كمتري براي ورود به دانشگاه دارند . سپس با اشاره به دختري روستايي كه با رتبه ي 200 تجربي در هيچ دانشگاهي قبول نشد نتيجه گرفت قربانيان بومي سازي باعث بازتوليد فقر در سطح مناطق محروم در شهرستان ها مي شوند. وي در انتقاد به بومي گزيني بيان كرد :"مگر چه آسيب هاي اجتماعي فرهنگي و اقتصادی براي دختراني كه خارج از محل سكونت خود درس مي خوانند وجود دارد ؟" و برداشت خود را از امضاي 37 نماينده در مورد بومي گزيني دختران بدون داشتن توجيه مشخص آن را پروژه اي بنياد گرايانه دانست. وي در ادامه در توضيح بنياد گرايي به دو ويژگي مهم براي بنيادگرايي برشمرد كه اولين آن استفاده گزينشي از بستر هاي تاريخي و تحميل الگوي واحد براي همگان ؛ و ويژگي ديگر را مسئله ي هويت سازي براساس مرز کشیدن بين خود و ديگري دانست و گفت: "ديگري" مي تواند جهان غرب باشد و يا يك تصوير اغراق شده از فمينيسم.

وی افزود: بنيادگرا ها با استفاده از بستر تاريخي مردسالاري، ترسیم مرزهايش را با كنترل بدن زن و ذهن زن شروع مي كنند مانند انقلاب 57 كه هنوز قانون اساسي تصويب نشده حكم اجباري شدن حجاب در اماكن دولتي صادر شد."

او سپس به برشمردن دلايل گزينش بومي دختران از نگاه بنياد گرايان پرداخت:" دختران در مهاجرت از كنترل خانواده خارج مي شوند و چون خانواده سلول ابتدايي جوامع بنياد گرا را تشكيل مي دهد در واقع از كنترل دولت خارج مي شوند و نظم مستقر موجود را تهديد مي كنند. تبعيض مبتني بر بومي سازي از طرفي به بنياد گراها مشروعيت مي بخشد و از طرف ديگر اين مسئله ي كنترل زنان را در همه ي سطوح توسعه مي دهد" ؛ و در پايان سخنراني خود مفاهيم "بومي" بودن و "محل سكونت" را جدا كردن انسان ها بر اساس ويژگي هايي غير اكتسابي مانند نژاد، پیشینه خانوادگی، قوم، مذهب، طبقه و... و مرجح دانستن یک قوم، نژاد، مذهب، طبقه و... بر بقیه معنا كرد

پس از او الهه كولايي با تاكيد بر لزوم برخورد حقوقي و قانوني براي حل اين مسئله ابراز داشت كه اين نوع برخورد حاصل چندين دهه نگاه ابزاري به زن مي باشد . و ديگر در اينجا مسئله ي حقوق انساني منتفي مي شود و جاي خود را به نوعي نگاه قبيله اي مي دهد. وي سپس با ذكر مثال تغيير نام مركز زنان و جامعه به مركز زنان و خانواده جمله ي جنس زن ناموس جامعه است علي جنتي در خطبه ي نماز جمعه را مصداق اراده ي دولت در راندن زنان به حوزه ي خصوصي دانست ؛"يعني زن فقط بايد بچع توليد كند" و در كل نقش هاي محدودي را براي او در نظر مي گيرد اين چنين مي شود كه سهميه بندي جنسيتي از دوره ي آقاي خاتمي در رشته ي داروسازي شروع مي شود البته زماني كه مجلس اطلاع پيدا مي كند جلوي تسري اين موضوع را به ساير بخش ها مي گيرد.وي سپس با برشمردن دستاورد هاي دوران اصلاحات سعي دولت نهم را زدودن آثار و عوارض آن از جامعه دانست و اين موضوع تا جايي پيش مي رود كه حتي قرار است اسم توسعه نيز از برنامه ي توسعه ي پنجم حذف شود زيرا كه ذهن سنتي ها را مي تواند تكان دهد . يكي از مسائل مهم سنتي ها تحت كنترل داشتن زنان علي رغم مسئله ي آزادي اقتصادي زنان است. و اينكه اقتدارگرايان جلوي مسيرهاي رشد زنان جامعه را با ايجاد موانع بر سر راه اشتغال و تحصيل ان ها سد مي كنند. وي در ادامه گفت :" در مجلس 6 زماني كه بحث اعزام دختر به خارج از كشور مطرح بود مي گفتند زن بايد در پرتو محارم باشد .يكي از نمايندذگان مجلس 8 به من گفت كه كميسيون زنان مجلس 6 باعث افزايش آمار طلاق در جامعه شد و اين به معني افزايش اگاهي زنان در آن دوره است است! سپس با بيان اينكه كنار هم قرار گرفتن دختران و پسران بدون آموزش هاي لازم آسيب هاي خاص خود را به دنبال دارد منتهي نبايد صورت مسئله را پاك كرد و براي حل اين مشكل نيازمند به نگاه كلان تر و طولاني مدت تر در ميان فعالان هستيم

فاطمه صادقي سخنران پاياني با طرح اينكه چرا دولت ها برنامه هاي مختلفي مانند لايحه حمايت از خانواده و يا طرح امنيت اجتماعي و سهميه بندي جنسيتي سعي در فشار آوردن به زنان هستند وارد موضوع مورد بحث شد. وي با اشاره اي به تاريخ امريكا پس از موج دوم فمينيستي كه رواج گسترده ي عروسك هاي باربي و بادي بيلدينگ زنان و افزايش محصولات آرايشي و پورنوگرافي و ... را در بر داشت كالايي شدن همه ي مناسبات انساني را جهت گيري نظام كاپيتاليستي جهاني خواند و البته بنياد گرايي تحت عنوان شريعت و سنت را بازوي دوم كالا شدن زن ناميد . وي با تعريف مفهوم موج برگشت ( backlash)، فقاهتي شدن حوزه ي عمومي در ابتداي انقلاب را موج اول و حركت هاي اخير را "موج برگشت" به آن سمت دانست كه :" متاسفانه همراهي نهاد عقب مانده ي روشنفكران ايراني را هم به دنبال خود دارد" و اين جمله ي يكي از روشنفكران ديني است كه با استناد به برابر نبودن زنان و مردان در جهان آخرت ؛ تبعيض ميان زن و مرد را امري طبيعي مي داند " . وي سپس با انتقاد از اله كولايي كه در جلسه حضور نداشت گفت : " بومي سازي به هيچ عنوان امري سياسي نيست ؛بلكه كاملا امري اجتماعي است و احمدي نژاد هم فرزند خلف وعده هاي ناتمام دولت هاي به اصطلاح سازندگي و اصلاحات است كه با شروع تعديل ساختاري .و پولي شدن روابط از زمان دولت سازندگي اخلاقيات و آرمان ها رو به زوال رفتند و در ميان يكباره موجودي به اسم احمدي ن‍اد سبز مي شود ." فاطمه صادقي در پايان با بيان " جريان كالايي شدن مناسبات اجتماعي كه سرمايه داري جهاني بيرون كردن زنان از حوزه ي آموزشي در ايران را چيز غير قابل پيشبيني ندانست.

اين جلسه در حالي به اتمام رسيد كه پيشبيني مي شود فعالان اجتماعي موضعي قاطع را در برابر بومي گزيني جنسيتي اتخاذ كنند

http://www.meydaan.org

No comments: