Tuesday, November 4, 2008

مسأله حذف كردان‌ها نيست، مسأله كوشش براي حذف كردن تقلب، جعل، فريب و تزوير است

عباس عبدی

اگر كسي بپرسد كه در جريان مدرك جعلي وزير كشور به چه چيزي بايد تأسف خورد، خواهم گفت به حال جامعه و مردم خويش. از جاعل و استفاده‌كننده از سند انتظاري جز اين نيست، ده‌ها نفر از افراد مشابه هم كماكان بر كرسي‌هاي خود تكيه زده‌اند و كمترين ناني كه مي‌خورند از اين مدارك جعلي است و بيشترين آنها از راه‌هاي ديگر و چه بسا بدتر حيف و «ميل» مي‌فرمايند و بر ريش همه مي‌خندند، و شايد هم گرايش به تراشيدن ريش از اين بابت بيشتر شده است كه كسي نتواند به آن بخندد. از اطرافيان جاعلان و حاميانشان هم انتظاري نيست كه مدرك برايشان مهم نيست، سهل است تخصص و مدرك مضر حالشان هم هست و حتي حاضرند چك 5 ميليوني بدهند و در خماري چك تحويلي زير برگه ديگري را امضا بگيرند. از اندك منتقدين رسمي اين جعل مدرك هم انتظاري نبايد داشت كه هنوز فرمان سكوت براي آنان صادر نشده است و مخالفت كنوني آنان هم صرفاً از اين بابت است كه ابروي نداشته‌اي در حال ريختن است.

اما بايد به حال جامعه‌اي تأسف خورد كه گويي فاقد بينايي و شنوايي و قدرت واكنش است. برخي افراد فكر مي‌كنند كه سياستمداران غربي آدم‌هاي ترسو يا احتمالا صادقي هستند كه وقتي با بحراني به مراتب كوچكتر از اين تخلف مواجه مي‌شوند، فوراً‌ استعفا داده يا حتي خودكشي مي‌كنند و تا آخر عمر به گوشه‌اي مي‌خزند. اما به نظر من چنين نيست، بلكه فشار هنجاري از جانب افكار عمومي است كه زندگي را بر چنين افراد متقلبي چنان تنگ مي‌كند كه عطاي آن زندگي را به لقايش مي‌بخشند. فشاري كه اندكي از آن در اينجا نيست، به طوري كه نه تنها فرد متهم به خود حق مي‌دهد به جامعه و خبرنگاران درس اخلاق و شرع هم بدهد، بلكه كماكان هم بر مسند قدرت تكيه زده و به همراه رييسش خود را مظلوم مي‌داند كه چرا اصولاً با چنين هجمه‌اي مواجه شده است؟!!

ضعف و سستي و فتور جامعه ما در برابر اين ناهنجاري‌هاست كه اجازه مي‌دهد مجلسي داشته باشيم كه براي استيضاح و بركناري چنين وزيري سه ماه ملت را سر كار بگذارد‌ و به خواهش و تمنا براي استعفا يا عزل وي بپردازد و يك كارمند دولت آنان را با يك چك 5 ميليوني مصوب بودجه خودشان به سخره بگيرد. جامعه ضعيف، منشاء دولت قوي نخواهد بود. اگر به كاري كه در جريان واترگيت و در اوج جنگ سرد انجام شد و به استعفاي نيكسون انجاميد نگاه كنيم، يا برخوردي كه دستگاه قضايي و رسانه‌هاي ايالات متحده با كلينتون؛ يكي از موفق‌ترين و محبوب‌ترين روساي جمهور خود كردند، را به ياد آوريم، آنگاه مشخص مي‌شود كه چنين جامعه‌اي در بطن خود همواره دولت قدرتمند و پاسخگو خواهد داشت. در چنين جامعه‌اي چون مردم و نهادهاي مدني و رسانه‌ها قدرتمند هستند ؛ به تبع اين نهادهاي قدرتمند است كه دولتي قوي شكل مي‌گيرد و نه برعكس.

دولت متكي به درآمدهاي نفتي و ملتي وابسته به دولت، هر دو ضعيف هستند و خواهند بود،
هنگامي كه ملتي قادر نباشد دولتش را به چالش و نقد بكشد، ضعيف‌ترين افراد و غير سالم‌ترين‌ها بر مجاري امور تكيه مي‌زنند و همين امر موجب ضعف دولت خواهد شد. ملتي كه تخلف و تقلب چنين آشكاري را از مقامي مهم جدي نگيرد و صرفاً از طريق جوك و SMS آن را به سخره بگيرد، بيش از اين نيز افراد لايق مصدر امور جامعه‌اش نخواهد بود. فكر مي‌كنيد اگر كردان برود، چه كسي مي‌آيد؟ از الآن بايد گفت كه پس از مدتي بايد در اين ظلمات سياست، با چراغ موشي به دنبال قبلي‌ها بود. تا هنگامي كه مجلسي مقتدر كه نماينده ملتي مقتدر باشد، شكل نگيرد، اين درب همچنان بر همان پاشنه خواهد چرخيد. مسأله حذف كردان‌ها، نيست مسأله كوشش براي حذف كردن تقلب، جعل، فريب و تزوير است

www.ayande.ir

No comments: